.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
فضاهای فتنه آلود
دکتر مومنی
فضاهای فتنه آلود

تاریخ گویای این مدعاست که مقوله فتنه انگیزی و تفرقه افکنی مسئله ایست که از آغاز زندگی بشر تاکنون جوامع مختلف را دچار فراز و نشیب تمدنی و تاریخی نموده است. این فتنه ها یکی از ضرورت های محرک تاریخ به سمت پیشرفت ها است چراکه در جریان پیدایش فتنه ها بسیاری از آرمان های انسانی که در گذشت زمان به فراموشی سپرده شده به فریادی اعتراض آمیز تبدیل می شود و موجب تحریک احساس حق جویی و حق طلبی انسان ها در مقابل باطل می شود.
به طور کلی می توان گفت که تا رویدادهای زندگی انسان قابل تقسیم بر حق و باطل باشد و دو عامل خود طبیعی و خود نفسانی قدرتی برای فعالیت در درون انسان داشته باشند برای ادامه مسیر زندگی، راهی جز عبور از فتنه ها وجود ندارد.
 
نباید فراموش کرد که نقش خواص، در مقام رهبران افکارعمومی، ‌در تشخیص فتنه خیلی اثرگذارتر از سایرین است و مسلماً آنها در فتنه‌ها، در بوته آزمایش بزرگ‌تری قرار می‌گیرند. راه نهایی برون رفت از این فتنه‌ها و تشخیص سَره از ناسَره برای خواص، ‌تقوای الهی است. تقوای الهی، ‌هم برای خواص مذهبی و هم خواص سیاسی، راهگشای تشخیص و تدبیر می باشد، وظیفه مردم جامعه نیز در رویارویی با فتنه‌ها، پیروی از خواص با بصیرت است. مردم، به رهبری ولی فقیه و با پیروی از خواص با بصیرت، می‌توانند از رشد فتنه جلوگیری کنند؛ چون رشد فتنه، زمینه‌ساز پیشبرد اهداف دشمنان قسم‌خورده است.
 
برای بررسی چگونگی شکل گیری فتنه ها و چگونگی برخورد خواص و نخبگان در شرایط غبارآلود فتنه با دکتر "عابدین مومنی"، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران به گفت و گو نشستیم. وی صاحب تالیفات متنوعی در قالب های کتاب و مقاله به ویژه کتب آموزشی در زمینه‌های مختلف فقهی، کلامی، تاریخی و اخلاقی است و هم‌اکنون مدیریت گروه فقه و مبانی علوم اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را برعهده دارد.



آقای دکتر با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید با توجه به توانمندی های جنابعالی گفت و گوی خود را با این سوال آغاز می کنم که به نظر شما تاریخچه فتنه و فتنه گری به چه زمان برمی گردد و افراد چگونه باید با آن به مقابله بپردازند؟

اگر بخواهیم از حیث تاریخی این مسئله را بررسی کنیم مبدأ خاصی را نمی توانیم برای آن ذکر کنیم، چراکه در هر حکومت حقه و الهی بحث فتنه و فتنه گران وجود داشته است و با مرور قرآن در زندگینامه پیامبران سلف متوجه می شویم که بحث فتنه گری و فتنه گران در آن زمان نیز وجود داشته و مشکلاتی را برای آن جوامع ایجاد کرده است بنابراین اگر بخواهیم برای مبنای فتنه تاریخی را ذکر کنیم به زمان پیش از تدوین تاریخ بر می گردد چون زندگی پیامبران مربوط به قبل از تدوین تاریخ است و آنها در زمان خود با دسیسه های مختلف فتنه گران مقابله می کردند.
فتنه در زمان پیامبر خاتم (ص) نیز وجود داشته و در زمان حضرت امیرالمومنین (ع) نیز برجسته تر شده است و تا زمان فعلی هم ادامه دارد، بنابر این فتنه در جوامع الهی و حقه بیشتر خودنمایی می کند.
 
شرایط فتنه بیشتر در چه فضاهایی ایجاد می شود؟

در واقع زمانی که افراد یک سری اهداف خاصی را دارند برای رسیدن به این اهداف خاص لازم است که از یک سری ابزارهایی استفاده کنند، معمولاً در این فضاها است که فتنه شکل می گیرد.
اهدافی را که در زندگی اجتماعی مشاهده می کنیم به نحو کلی بر دو قسم تقسیم می شود، گاهی هدف ها بر حق و الهی است و گاهی هم هدف ها ناحق و شیطانی است، بنابر همین تقسیم بندی است که ابزارهای مورد استفاده برای رسیدن به این اهداف نیز گاهی رحمانی است و گاهی هم شیطانی و ظالمانه.
 
بحثی که مطرح است این است که آیا افرادی که دارای اهداف قدسی هستند در استفاده از ابزارها محدودیت دارند یا خیر؟ 2 دیدگاه در این زمینه مطرح است:
برخی بر این باورند که برای رسیدن به اهداف قدسی حتی می توان از ابزارهای غیر قدسی و نامقدس هم استفاده کرد که البته بزرگان و اعاظم دین ما و افراد برجسته و صاحب نظران صالح این دیدگاه را رد کرده اند و معتقدند که نباید از ابزارهای ناصالح برای رسیدن به اهداف صالح بهره گرفت، قطعا وقتی ابزار ناصالح باشد بر روی استحکام و ثبات هدف ها تاثیر می گذارد و آنها را منحرف می کند. 
گاهی هدف ها نامقدس است اما برای رسیدن به آن از ابزار مقدس استفاده می کنند، یعنی از یک برنامه های اخلاقی، ارزشی و قدسی برای رسیدن به یک سری اهداف شیطانی استفاده می شود. برای مثال در جنگ صفین، وقتی لشکریان معاویه دیدند که دارند شکست می خورند قرآن ها را بر سر نیزه کردند تا به مردمی که در مقابل قرار داشتند القا کنند که شما با مومنین و افراد خدایی و صاحب قرآن می جنگید، اما هدف اصلی آنها رسیدن معاویه به مسند قدرت بود و این قرآن بر سر نیزه کردن معاویه باعث شد برخی از مردم فریب بخورند.
 
کار فتنه این است که بین حق و باطل ابهام ایجاد کند
کار فتنه این است که بین حق و باطل ابهام ایجاد کند و برای مردمی که طالب حقند تحیر بوجود بیاورد، وقتی مرز حق و باطل اشتباه شد مردم دیگر نمی دانند باید چه موضعی بگیرند و در چه مسیری حرکت کنند.
در حال حاضر هم همینطور است، برخی از افراد، تبعیت از امام خمینی (ره) را مطرح می کنند تا قلوب عده ای را تسخیر کنند و با در اختیار گرفتن دیگران به برنامه ها و اهداف خود برسند در حالی که از امام حاضر تبعیت نمی کنند و یا نسبت به تبعیت از امام حاضر سکوت می کنند. 
تمام تلاش امام خمینی (ره) این بود که اصل مستحکم ولایت فقیه را در زمان حاضر به گونه ای در جامعه و کشور جاری و ساری کنند که با آن هم انقلاب اسلامی صورت بگیرد و هم حکومت اسلامی بوجود آید، حتی ایشان استمرار حکومت اسلامی و امنیت کشور را در حفظ ولایت فقیه دانسته اند و فرموده اند: "حامی ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد"، حال عده ای بحث حمایت از امام و دلدادگی به ایشان را مطرح می کنند اما نسبت به امر مهم ولایت فقیه بی مهرند.

همان گونه که نباید برای اهداف قدسی از ابزارهای شیطانی استفاده کرد نباید برای اهداف شیطانی نیز از ابزارهای قدسی و رحمانی استفاده کرد چرا که در هر صورت فتنه اتفاق می افتد و مردم در تشخیص حق و باطل به خطا می افتند.دلیل اصلی که مردم در تشخیص حق و باطل به خطا می افتند این است که هدف و ابزار خیلی شفاف از هم منفک نیستند، ابزار در رفتار آدم تجلی می کند و هدف قائم به نفس آدمی است. بالاخره ما آدمی را با رفتارهای او می شناسیم از این جهت است که به علم روانشناسی، علم رفتارشناسی می گویند یعنی می خواهد نهادهای افراد را از رفتارهای آنها شناسایی کند. هدف قائم به نفس و طینت انسان است و این رفتارها است که به گونه ای معرف آن اهداف هم می شود. 
وقتی که رفتار سپری برای پنهان ماندن اهداف شود اینجاست که خطا بوجود می آید و اشتباه صورت می گیرد. در تمامی فتنه هایی که صورت می گیرد رفتارهای ارزشی سپری می شود برای پوشاندن اهداف و این در حالی است که عامه مردم فکر می کنند که همین رفتار بیانگر هدف های قدسی افرادی است که قصد فتنه انگیزی دارند و چون این چنین فکر می کنند دچار خطا و اشتباه می شوند.
 
دین اسلام چه دستوراتی را در رابطه با شیوه برخورد با فتنه گران و فضاهای فتنه آلود دارد؟

ما اگر بخواهیم یک تقسیمی را در رفتارهایی که نسبت به فتنه صورت می گیرد انجام بدهیم می توانیم بگوییم بعضی از انسان ها در تقابل با فتنه قرار می گیرند و در صدد دفع فتنه می کوشند، برخی دیگر به دام فتنه گرفتار می شوند و به عنوان یک ابزار و یا یک سرباز با فتنه همراهی می کنند و از ایادی فتنه می شوند، گروه سوم افراد عافیت طلب هستند و برای اینکه به دردسر نیفتند به گونه ای رفتار می کنند که نه به دام فتنه بیفتند و نه اینکه با فتنه بجنگند. 
عافیت طلبان، خطرناک ترین گروه در فضاهای فتنه آلود 
این افراد خطرناکترین گروه را تشکیل می دهند، این افراد، طرفدار هر گروهی هستند که موفق شود، وقتی این افراد به سلامت از تقابل با فتنه عبور کرده و نجات پیدا کنند از درون به سیستم و نظام آسیب وارد می کنند.
ما از نظر ارزشی و اسلامی برکنار بودن از فتنه را کافی نمی دانیم بلکه بعد از اینکه فتنه ای بوجود می آید تبعیت و حمایت از ولی امر مسلمین و رهبری جامعه وظیفه اصلی و اساسی امت اسلامی محسوب می شود، یعنی اگر قرار باشد در شرایط فتنه هر کدام از ما سعی داشته باشیم که راه ترسیم کنیم، این باعث تشتت و تفرق می شود و ممکن است در درون فتنه، فتنه های دیگری را بوجود آورد.
 
حمایت و تبعیت از ولی امر مسلمین برای سرکوب فتنه ها ضروری است
بنابراین حمایت و تبعیت از ولی امر مسلمین باید در جامعه بوجود بیاد تا اینکه فتنه سرکوب شود. ما در طول تاریخ افراد عافیت طلبی را داشته ایم که سعی کرده اند با عافیت طلبی از فتنه در امان بمانند. شخصیتی مثل "عبدالله ابن عمر" انسان عابد و زاهدیست و تلاش می کرد خود را از فتنه های مختلف دور نگه دارد اما این آدم در زمان های مورد نیاز در کنار حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) قرار نمی گیرد. در واقع در کنار ائمه معصومین (ع) قرار نمی گیرد در نهایت سرسپرده "حجاج بن یوسف ثقفی" می شود.

یا شهید مطهری (ره) از شخصیتی چون "ربیع ابن خصیم" نام می برند که ایشان در زمان قیام کربلا با در پیش گرفتن رفتار زاهدانه و اخلاقی و عرفانی به گونه ای خود را از بحران ها نجات داد همچنین "عصامه بن زید" که پسر پسر خوانده پیغمبر بود. یک وجاهت خاصی داشت و به دلیل پسر پسرخوانده پیغمبر بودن یک چهره قدسی نیز پیدا کرده بود، ولی در موقع نیاز خودش را از امیر المومنین (ع) جدا کرد یا مثلا "حسام بن ثابت" از کسانی است که خود را از علی (ع) جدا کرده است. 
بی تفاوتی و سکوت در برابر فتنه گران به نوعی حمایت از آنهاست
آنهایی که حالت بی تفاوتی و بی طرفی در فتنه ها به خود می گیرند و می گویند که ما حامی فتنه نبوده ایم همین بی تفاوتیشان به نوعی حمایت از فتنه است، بالاخره یک فرد یا الگویش علی (ع) است یا عبدالله بن عمر یا معاویه، یعنی یا مثل معاویه دنبال رسیدن به اهداف شیطانی است یا مثل عبدالله بن عمر بی طرفی پیشه می کند یا مثل امیرالمومنین (ع) که می خواهد چشم فتنه را در آورد. کسانی مثل مالک اشتر که هم حامی و هم تابع علی (ع) بودند کمک کردند که ایشان در مقابله با فتنه های زمان موفق شود. 
برای عبور از فتنه همین که انسان بگوید که من حامی فتنه نبودم و آنها را تایید نکردم و در جمع آنها حضور پیدا نکردم این کفایت نمی کند بلکه انسان علاوه بر اینکه نباید در حلقه وصل آنها باشد باید در تقابل با فتنه گران قرار بگیرد تا اینکه امام مسلمین با عزت و سربلندی و افتخار بتواند اهداف اسلامی را به پیش ببرد و اهداف اسلامی نیز بدون حمایت مردم و همکاری آنها به پیش نمی رود.
 
نخبگان جامعه چه وظیفه ای در فضای غبارآلود فتنه دارند؟

آدم همیشه از بیرون فریب نمی خورد، گاهی انسان بر اساس تمنیات نفسانی خودش فریب می خورد یعنی برای مثال خود بحث نخبگی که بسیار ارزشمند و متعالی است و برای رفع نیازهای جامعه مفید و موثر است، می تواند گاهی باعث غرور و فریبندگی شخص شود به طوری که وقتی انسان تصور نخبگی خودش را می کند باعث می شود که خود را در برابر افراد برجسته و ممتاز جامعه ببیند و معتقد باشد به اینکه باید نظرات خود را در کنار نظرات نفر اول جامعه مطرح کند.  
نخبگی می تواند فریبندگی ایجاد کند و انسان را به سمت فتنه بکشاند
نخبگی می تواند فریبندگی ایجاد کند و انسان را به سمت فتنه بکشاند. شما نگاه کنید به جامعه خودمان و جوامع پیشین، ببینید چه کسانی در طول تاریخ فتنه ها را ایجا کردند. "بلعم باعورا"ها بودند که فتنه ایجاد کردند که به گفته قرآن از خواص جامعه خود بوده است، اینکه مقام معظم رهبری می فرمایند که خواص جامعه مردود شدند یا دلیل بروز واقعه عاشورا نقش بی طرفانه ای است که نخبگان جامعه در پیش گرفتند به همین دلیل است و الا توده مردم که همواره حامی پیامبران و مسیرهای حق بوده اند. گاهی همین نخبگان با تئوری هایی که خلق کردند و تاویل هایشان مردم را دوشقه کردند و عامل فتنه ها شدند.
 
اصالت دادن به ایرانیت در برابر اسلامیت، عامل تشتت در جامعه
برای مثال در زمان حاضر مقام معظم رهبری بر روی مسئله ایرانیت تاکید دارند، در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز امام راحل فرمودند که رییس جمهور باید ایرانی الاصل باشد، خود ایران و ایرانیت برای ما اهمیت ویژه دارد اما اینکه بیاییم به ایرانیت در برابر اسلامیت اصالت بدهیم موجب تشتت در جامعه می شود، الان ما می گوییم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، بالاخره ما داریم تلاش می کنیم که این سرزمین قدسی و نورانی باشد بنابراین اصالت دادن در برابر اسلام به هر چیز دیگری فریبندگی و اغواگری ایجاد می کند و این اغواگری را هم نخبگان معمولا ایجاد کرده اند.
 
بنابر این شما می بینید در طول تاریخ آسیب های بسیاری از سوی نخبگان ایجاد شده و خدمات زیادی هم از سوی نخبگان ایجاد شده است. ما با بیان آسیب ها نمی خواهیم خدمات نخبگان را زیر سوال ببریم. خدمات عمرانی و پیشرفتی که تاکنون در این کشور اسلامی شده و رهبری در سخنرانی هایشان به این پیشرفت ها افتخار می کنند را نخبگان ایجاد می کنند. پس ما باید در همه این مسائل ضرافت در نگاه را داشته باشیم تا به خطا نیفتیم و آن ظرافت در نگاه این است که از موضع گیری هایی که رهبری دارند، عدول نکنیم.
 
نخبگان تبعیت و حمایت از رهبری را از دست ندهند
ایشان خودشان با حریت، آزادی گری و دید بازی که دارند جامعه را به فکر و اندیشه دعوت می کنند، ایشان بحث جنبش نرم افزاری را مطرح کردند و خودشان نخبه پرورند و سعی می کنند آدم ها را به گونه ای رشد دهند که قدرت اظهار نظر پیدا کنند، ایشان واقعا تعالی شهروندان ایرانی و مسلمان را طالبند، ما می خواهیم بگوییم ضمن اینکه ایشان این نگاه قدسی را دارند بایستی نخبگان جامعه هم وظیفه خودشان را در موضع گیری های مقام رهبری حفظ کنند و تبعیت و حمایت را از دست ندهند. همه تلاش هایی که برای ارتقای کشور خودمان می کنیم، باید در راستای موضع گیری رهبری باشد، ایشان امیر و امین قافله است، ما با حرکت پشت ایشان در واقع به سوی خدا حرکت می کنیم که حرکت به سمت خدا رشد و پیشرفت ایجاد می کند.
دکتر مومنی- عضو هیات علمی دانشگاه


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 23 مرداد 1390
چقدر خوب است که همیشه افراد با این ادبیات علمی دنبال مسایل موجود جامعه باشند. درود بر شما استاد فرهیخته و بزرگوار واقعا به نکات راهبردی خوبی اشاره کردید. از مرکز فرهنگی
نا شناس 23 مرداد 1390
خوب بوده است دقیق و موشکفانه
نا شناس 24 مرداد 1390
واقعا در مورد غرور نخبگان عالی اشاره کردید یکی از معضلات ما اکنون در کشور همینه نخبگان سیاسی-فرهنگی و علمی فکر می کنند مردم همه عوام هستند و نمی فهمند در صورتی که اینگونه نیست! صف بندی اصلا کار خوبی نیست. جناب استاد این مباحث مفید خواهد بود ان هم از درگاه دانشگاه
نا شناس 24 مرداد 1390
بالاخره باید قبول کرد که ما ایرانی هستیم . و افتخار ما هم این است که ایرانی مسلمان هستیم. دیگر این بحثهای الکی و بدون مفهموم چه معنایی دارد؟
نا شناس 25 مرداد 1390
تبعیت از رهبری وظیفه همه احاد جامعه است نه فقط نخبگان بلکه نخبگان باید مطیع کامل باشند.

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 3.064 seconds.