شمال نیوز: شورای شهر در آستانه ی یک سالگی خود گزینه سوم را برای سکان داری شهرداری انتخاب نموده و شرح حال شهرداری شهر ما بر همگان آشکار است ، دیگر نیازی به توضیح این وضع آشفته نیست چرا که سالهاست که مردم این شهر با مشکلاتی که شهر دارد دست و پنجه نرم می کنند،درحالی که انتظار میرفت در این دوره شورای شهر آرامش روحی و بصری به شهر و شهرداری بازگرداند.
شمال نیوز: محمد محتاطی -پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. از او پرسید:«آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: «چرا ای پادشاه، اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: «من الان داخل قصر میروم و میگویم یکی از لباسهای گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعدهاش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه، من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل میکردم. اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.
همه ی شهر هیاهو بود ، هرکی به طریقی در تکاپو بود ، عده ای شربت و شیرینی پخش میکردند تا کام مردم شیرین شود و فراموش کنند روزهای تلخ شهر را ، صدای بوق ها و کارناوال های قطاری ماشین ها بوی تغییر داشت ، گویی شور و نشاط به شهر میخواست بازگردد. آسمان شهر پر بود از چهره های رنگی ، واژه های بی تعبیر ، مهربانی روح غالب شهر بود ، همه میخواستن فرشته ی رویاها باشن ، رنگ تحقق ببخشن به آرزوها و خواسته های اهالی ساده و شریف شهرم ، کاستی ها و نداشته های شهرم فراموش شده بود و هرکی به شکلی با تعدادی جمله خود را ناجی شهر معرفی کرده بودند.
روز انتخاب و اعتماد فرا رسید و تنها هفت نفر نوشته ها ، سخنانشان و برنامه های کاغذیشان به کام مردم خوش آمد و رای اعتماد گرفتند از شهروندانی که چندی است شهرشان به نسبت شهرهای کوچکتر همسایه عقب افتاده بود از نوای توسعه و شتاب ، پیشرفت.
شهر نیاز به بازشناسی و پالایش داشته هایش داشت ، بافت فرسوده و غم انگیز خیابان ها و ساختمان ها رنگ آبادانی میخواست . جوانان غیور و پر انرژی شهر برای فرار از افسردگی مزمن خیابان ها و پارک ها شور و نشاط میخواستن تا دلیلی باشد برای فرار از ساعات تنهایی و کسالت.
شهر می خواست بر خیزد و داشته هایش را برای میهمانان و مسافرانش عیان سازد ، سفر ه ای از مهمان نوازی و مهربانی مردم خونگرمش بگستراند ولی ساحل زخمی و غرق زباله ، رودخانه بی جریان و خسته و آلوده شهر و دیوارهای رنگ باخته و پارک های سنگی و پیاده روهای سد شده مانع این خود نمایی و شرمساری حرف دل شهروندان بود.
دیگر وقتش رسیده بود شهر تکانی به خود دهد و خط بطلانی بکشد به همه کابوس ها ، زخمها ، رویاهای کاغذی و آنی شود که مردم میخواستن ، شهر رویاها و آرزوها ، شهر شور و نشاط ، شهر من ، شهر تو ، جوانانش شاد و پر هیجان نغمه سرور سردهند و کام جوانی را در پارکهای سبز و خندان شیرین کنند و دود کنند دغدغه ها و خواسته های از دست رفته را .
دوستان مان عهد و پیمان بستند تا تمام تلاششان را برای احیاء محمودآبادی آباد بکار گیرند ، ای کاش به همان سوگند آشکار ، نه سوگند پنهان (پشت پرده ) خود وفادار بودند ، ای کاش فراموش نمی کردند چنان که با راي مردم آمده اند، براي مردم کار کنند. نه براي خودشان يا ديگران ، بلکه فقط براي مردم. کنارشان بودم و خاطرم هست که زمزمه میکردند: من در برابر کلام الله مجید به خداوند متعال سوگند یاد می کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می نمایم که در حفظ امانت و انجام هر چه بهتر وظایفم و خدمت به مردم کوشا باشم و قانون اساسی و سایر قوانین و مقررات کشور را در چهارچوب وظایف و اختیارات خود مراعات نمایم و در همه زمینه ها عدالت و انصاف را در نظر داشته و مادامی که در شورای اسلامی شهر عضویت دارم در رعایت صرفه و صلاح و پیشرفت امور شهر و شهرداری اهتمام نمایم.
امروز يک سال از آن سوگند گذشته است و اعضاي محترم شورا بايد شبي تا سحر به بیداری سر به گریبان فرو برده و محاسبه کنند که چقدر به اين سوگند خود عمل کرده اند. اين محاسبه را به خودشان وامي گذاريم اما جا دارد نکاتی را اشاره داشته باشم. شورای شهر در آستانه ی یک سالگی خود گزینه سوم را برای سکان داری شهرداری انتخاب نموده و شرح حال شهرداری شهر ما بر همگان آشکار است ، دیگر نیازی به توضیح این وضع آشفته نیست چرا که سالهاست که مردم این شهر با مشکلاتی که شهر دارد دست و پنجه نرم میکنند،درحالی که انتظار میرفت در این دوره شورای شهر آرامش روحی و بصری به شهر و شهرداری بازگرداند.
سال گذشته در انتخابات شورا شهر کاندیداها نوای تغییر و تحول سر دادند و مردم را به بهبودی وضع شهرداری امیدوار کردند و حتی بعضی از آنها پارا فراتر گذاشتند و گفتند شورا فقط شورای شهرداری نیست و بر اساس قانون شورا میتواند در دیگر امور شهر نیز دخالت کند و به بهبودی همه جانبه وضع شهر کمک کند و خلاصه آمده اند تا صدایی دیگر باشند و هزار گره شهرمان را باز کنند به انگشت تجربه و تعهد و تخصص. اما امروز ظاهرا منتخبان حرف ها وشعار های ثبت شده ی خود را به فراموشی سپرد ه اند و ما پس از گذشت یک سال نه صدایی دیگر شنیدیم و نه حتی یک گره باز شده به دندان تلاش دیدیم ولی هر روز بر در و دیوار این شهر مظلوم شعارها و پوستر های اعضای محترم شورا را میبینیم و ده ها علامت سوال و تعجب و پشیمانی در ذهن مان به وجود می آید.
تخریب ها وپشت سر یکدیگر گفتن زیادی شنیدیم ، همدلی و همکاری برای حل مسائل شهر را ندیدیم ، گویی هر کس بدنبال ماموریت شخصی خویش در آن جایگاه می باشد و شهر و شهروندان در اولویت کاری عزیزان جایگاهی ندارد.
دلم میخواست همانطور که در شبهای قبل از انتخابات خانه به خانه ، کوچه به کوچه ی شهر حضور پیدا میکردید ، امروز در کسوت یک خادم ،نماینده ویک مسئول، مردم حضورتان را در کنارشان احساس می کردند .
امید به آن دارم در ایام باقی مانده از همه ظرفیتها و پتانسیل های موجود برای برون رفت از این روزمرگی بهره مند شده و شاهد مشارکت عمومی شهروندان در سایه برنامه ریزی مدون و یکپارچه و فارغ از هرگونه حاشیه ها و جهت گیریهای سیاسی باشیم .
کمتر از سه سال به پایان عمر چهارمین دوره شورای اسلامی شهر باقی مانده است و این در حالی است که ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را و هنوز را ...
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();