آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
سرقت مستندساز از خانه دختر معلول
اواخر آبان ماه امسال، به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید سارقان به خانهای در جنوب تهران دستبرد زده و طلاهای دختر معلولی را سرقت کرده و از محل گریختهاند.
به گزارش شمال نیوز،مرد مستندساز که متهم است با همدستی دوستش سناریوی سرقت طلاهای دختری معلول را طراحی و اجرا کرده بودند، بازداشت شد. متهم مدعی است برای تأمین هزینه آخرین فیلمش ناچار به سرقت شدهاست.
اواخر آبان ماه امسال، به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید سارقان به خانهای در جنوب تهران دستبرد زده و طلاهای دختر معلولی را سرقت کرده و از محل گریختهاند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، دریافتند لحظاتی قبل زن و مرد نقابداری وارد طبقه اول ساختمان قدیمی میشوند و پس از بستن دست و پای دختر معلول او را به شدت کتک میزنند، سپس طلاهای او را سرقت میکنند و از محل میگریزند.
همچنین مشخص شد سارقان قصد سرقت از طبقه دوم این ساختمان را داشتند، اما موفق به سرقت نشدند.
خواهر دختر معلول که حادثه را به پلیس خبر دادهبود، گفت: خواهرم همراه مادرم در طبقه اول ساختمان زندگی میکنند. من و شوهرم در طبقه دوم زندگی میکنیم. ما بیرون از خانه بودیم و لحظاتی قبل وقتی وارد ساختمان محل زندگیمان شدیم، متوجه شدیم قفل در خانهمان تخریب شده، اما چیزی سرقت نشدهاست. نگران خانه مادرم شدیم و به سرعت به طبقه اول رفتیم که دیدیم قفل در خانه آنها هم تخریب شده و دست و پای خواهر معلولم با چسب پهن بسته و طلاهایش سرقت شدهاست. رد پای آشنا
دختر معلول به مأموران گفت: ساعتی قبل مادرم همراه خواهرم و خواهرزادهام که از شهرستان میهمان ما بودند، از خانه بیرون رفتند. من تنها در حال کتاب خواندن بودم که ناگهان متوجه شدم زن و مرد نقابداری وارد خانه شدند، آنها به سمت من حمله ور شدند و مرا به شدت کتک زدند و دست و پایم را بستند و طلاهای گردن و دستم را به زور درآوردند. آنها وقتی در حال جستوجوی اموال دیگر بودند که نقاب مرد جوان از صورتش افتاد و در همان لحظه من او را شناختم. مرد سارق پسر مورد علاقه خواهرزادهام بود. من به خواهرزادهام و پسر مورد علاقهاش فرشاد مشکوک هستم. بازداشت متهمان
بعدا ز طرح شکایت مأموران پلیس فرشاد و شهین را تحت تعقیب قرار دادند. مأموران ابتدا شهین و سپس فرشاد را بازداشت کردند.
شهین در بازجوییها ادعای بیگناهی کرد و گفت در جریان سرقت طلاهای خاله معلولش نیست و روز حادثه همراه مادربزرگ و مادرش بیرون بودهاست. فرشاد هم در بازجوییهای ابتدایی منکر سرقت شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد، در نهایت صبح دیروز پس از انتقال به دادسرای ویژه سرقت به سرقت طلاهای دختر معلول با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد.
تحقیقات در حالی از متهمان ادامه دارد که مأموران پلیس در تلاشند همدست وی را بازداشت کنند. گفتگو با متهم
سارق مرد جوانی است که به گفته خودش تا کنون فیلمهای مستند زیادی ساخته و هیچ سابقهای هم نداشته است.
فرشاد به چه جرمی دستگیر شدهای؟
به جرم سرقت مقرون به آزار.
برای چندمین بار است که دستگیر میشوی؟
هیچ سابقهای ندارم. باورتان نمیشود من تا الان به کلانتری هم نرفتهبودم. میخواستم در کارنامه کاریام سابقه درخشان ثبت کنم، اما متأسفانه الان سابقه سرقت و زندان در کارنامهام ثبت شد. هر چه رشته بودم، پنبه شد. من تحصیلکردهام و در رشته کارگردانی مدرک دارم و حدود ۱۳ سال سابقه کاری دارم و تا الان تعداد زیادی فیلم مستند ساختهام و تمامی فیلمهایم پخششدهاند.
شما که مستندسازی چه شد که سارق شدی؟
واقعیتش پول نیاز داشتم. کار جدیدی در دست داشتم و میخواستم فیلم مستندی بسازم و وقتی هزینه ساخت آن را برآورد کردم، متوجه شدم برای ساخت آن پول زیادی لازم دارم. همه چیز آماده بود و میخواستم با ساخت این فیلم بدرخشم که پول کم آوردم و تصمیم گرفتم برای هزینه ساخت فیلمم سرقت کنم. البته میدانم اشتباه کردم و همه زحمتهایم را از بین بردم و آبرویم هم به باد رفت.
چرا از کسی قرض نگرفتی؟
به تعدادی از دوستان و بستگان رو زدم، اما هیچکدام پولی نداشتند به من قرض بدهند و اسپانسر مالی هم برای ساخت فیلمم پیدا نکردم که تصمیم به سر قت گرفتم.
چه شد که دختر معلول را برای سرقت طلاهایش انتخاب کردی؟
او خاله دختر مورد علاقهام بود، در رفت و آمدی که همراه شهین به خانه خالهاش داشتم، متوجه شدم او طلای زیادی در دست و گردن داره و از طرفی هم فکر کردم، چون معلول است راحتتر طلاهایش را سرقت میکنم.
چطوری با شهین آشنا شدی؟
هنگام ساخت یکی از فیلمهای مستندم با او آشنا شدم. شهین صنایعدستی که خودش میساخت، میفروخت و قسمتی از مستند من هم مربوط به صنایعدستی بود و همین موضوع باعث آشنایی ما شد.
چه شد که شهین قبول کرد طلاهای خالهاش را سرقت کنید؟
شهین در سرقت ما هیچ نقشی نداشت. او اصلاً در جریان سرقت نبود و بیگناه است.
شاکی گفته زمان سرقت، همراه شما دختر جوانی بودهاست؟
نه همراه من دوستم به نام مسعود بود.
چطوری؟
برای اینکه شناسایی نشود و مأموران را فریب دهیم، مسعود لباس زنانه پوشید.
روز سرقت شهین هم تهران بوده درست است؟
بله. من چند روز قبل از اجرای نقشهام به تهران آمدم و با دوستم فرهاد مشورت کردم و از او کمک خواستم. وقتی به فرهاد گفتم برای ساخت فیلم مستندم نیاز به پول دارم و مجبورم سرقت کنم، قبول کرد به من کمک کند. از طرفی هم تلفنی که با شهین صحبت کردم، فهمیدم او هم با مادرش به تهران آمده و میهمان خانه خاله و مادر بزرگش است. روز حادثه با او تلفنی صحبت میکردم که گفت همراه مادرش و مادربزرگش میخواهند بیرون بروند و خاله معلولش در خانه، تنها است. فکر کردم بهترین فرصت برای سرقت است. به سرعت همراه فرهاد به در خانه خالهاش رفتیم و کشیک دادیم و وقتی آنها از پارکینگ بیرون آمدند، من و دوستم مخفیانه وارد حیاط آنها شدیم و اقدام به سرقت کردیم.
از خانه خواهر شاکی هم سرقت کردید؟
نه. بعد از اینکه طلاهای دختر معلول را سرقت کردیم و دست و پایش را بستیم، برای سرقت به طبقه دوم رفتیم و قفل را تخریب کردیم، اما ترسیدیم و منصرف شدیم.
طلاهای سرقتی را چه کار کردید؟
پس از سرقت تصمیم گرفتم بفروشم، اما فرهاد ترسید و گفت اگر بفروشیم، دستگیر میشویم و او از ترس خداحافظی کرد و رفت. من هم به شهرستان رفتم و طلاها را در قلعه قدیمی که قبلاً فیلم مستندی ساخته بودم، مخفی کردم و آدرس به مأموران پلیس دادم و طلاهای سرقتی کشف شد.
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد