شمال نيوز : این جریان نشان داده است که نه تنها به ما، بلکه به مردانی از جنس خودشان هم رحم نمی کنند و اگر منافع آنها تامین نشود، اینگونه او را مورد اهانت قرار می دهند و صفت عجیب این عده معدود که البته بی مبناء و اساس، اکثریت نمایی می کنند، این است که وقتی به آنها محبت و توجه نمی شود، داد و هوار راه می اندازند که مظلوم واقع شده اند !
یکی فرمانداری کل سمنان را با همه قابلیتهایش از مازندران می رباید، یکی گلستان را که دلستان مازندران بود، به یغما می برد، یکی خطیرکوه بی نظیر را همراه با چند آبادی نشاط انگیز از مازندران مصادره می کند، یکی منطقه زیبا و دل انگیز و ییلاقی گدوک را می قاپد، یکی منطقه استثنائی اقلیمی امامزاده هاشم را از مازندران زورگیری می کند، یکی مثل جارچیان قدیم در روستاهای چهاردانگه جرچی گرانه به دنبال خرید روستاها و آبادی های پر آب و خوش آب و هوای مازندران و کج کردن مسیر سرچشمه های رود خروشان تجن برای سمنان است، یکی برای تکمیل کلکسیون های بادآورده اش، دزدانه به انبان گلوگاه مازندران زده تا تحت عنوان مذاکره و وعده های مدینه فاضله ای، بلایی را بر سر گلوگاه بیاورد که قبلاً نتوانست از نمدش برای خطیرکوه سوادکوه کلاهی ببافد، یکی چشم طمع به آب دریای مازندران می افکند تا با انتقال به سمنان، به قیمت سرسبزی کویر، مازندران را شوره زار کند و .... که البته این سریال همچنان ادامه دارد!
تا اینجای قصه را با چشمان اشکبار خواندیم و پیش آمدیم تا اینکه مازندران را در برابر خطری دیگر دیده ایم که به مراتب از ماجراهای تلخ پیشین هولناک تر و ناگوارتر است و آن زمزمه جدایی تجزیه طلبان غرب استانی است که متاسفانه تلاش دارند تا از زبان همه مردم حرف زده و به مرور زمان اینگونه جا بیاندازند که همه چیز حل است و مخالفت با آن، مشت بر سندان کوبیدن است!
ایجاد گروههای هتاک اینترنتی و فعالیت هدفمند در حوزه کامنت گذاری و بازی با حیثیت اجتماعی افراد از طریق بکارگیری واژه های سخیف به منظور جرات ستانی از مخالفان، از شگردهای جوسالارانه سالهای اخیر برخی از این تشکلهای کوچک با تمسک به نام ذی نفوذان مازندرانی در سطوح مدیریتی عالی کشور است و متاسفانه تا کنون برخوردی هم با اینگونه قلم زنی در عرصه رسانه های مجازی با افراد هتاک نشده است.
خوشبختانه تنهایی ما در مقابله با این جریان ضد مازندرانی که گاهی نغمه جدایی و گاهی هم نغمه الحاق به گیلان را سر داده و می دهند تا به هر نحوی بگویند که ما مازندرانی نبوده و با مازندران نیز نخواهیم ماند، با همراهی چند صاحب قلم و اطلاع و نیز فریادهای آتشین معاونت سیاسی و امنیتی استانداری مازندران در جلسه ای رسمی در غرب استان بر سر کسانی که در حضور استاندار سخن از جدایی از مازندران بر زبان رانده بودند و نیز سخنان متفاوت و متمایز استاندار محترم در جلسه شورای اداری مازندران که با حضور وزیر محترم اقتصاد و دارایی در ساری برگزار شد و طی آن ضمن دفاع قاطع از مازندران یکپارچه، تفکر تجزیه طلبی و جدایی خواهی را خیانت به مازندران و شهروندان مازندرانی دانست، به پایان رسید و حالا تکلیف ما و مدیران منتصب ستاد مدیریتی استان در غرب مازندران کاملاً مشهودتر و آشکارتر است.
اگرچه مخالفت کلامی استاندار، زیباتر از تهدید عملی او در صورت تحقق این خواسته نامیمون بود، چرا که رفتن او تهدیدی نیست که مانعی برای تسلسل و پیشروی این موج مهلک تلقی گردد و ایشان می داند و باید هم بداند که چه بخواهد و چه نخواهد بالاخره روزی از سمت استانداری مازندران خواهد رفت و از این رو از ایشان انتظار می رود که بعنوان استاندار، به سلسله اقدامات بازدارنده دیگری جهت ممانعت از تحقق این پیگیری ها متوسل شود تا خدای نکرده برای مرکزنشینان این شائبه بوجود نیاید که تحقق این مطالبه، اولاً یک خواست همگانی است و ثانیاً هیج تبعات امنیتی در پی ندارد!
اما موج مخالفت مجازی با استاندار غرب استانی، آغاز یک هجوم متشکل و منسجم علیه مسئولینی است که تا کنون کمتر موضع گیری کرده و اینگونه برداشت شده بود که جریان تجزیه طلبی در غرب استان بجز چند قلم بدست و فعال رسانه ای، مخالف آنچنانی در سطوح مدیریتی ندارد.
جالب است بدانید این استاندار که حالا یک خائن و نمک خورده نمکدان شکن معرفی شده، همانی است که با اقدامات متعدد ذیل در غرب استان، موقعیت آنها را نسبت به گذشته خودشان و نیز نسبت به مرکز و شرق استان بهبود بخشیده و حتی در برخی موارد برتر هم کرده است!
ایجاد فرمانداری ویژه و معاونت استاندار در غرب مازندران در محل فرمانداری تنکابن، تاسیس شهرستان عباس آباد، توسعه محیرالعقول فرودگاه رامسر، تخصیص بودجه همه شهرهای مازندران به تنکابن که موجب تصویب تحقیق و تفحص نمایندگان مازندران از استانداری شده بود، انجام پروژه بزرگراه چهاربانده در غرب مازندران، اجرای پروژه کنارگذر رامسر، فراخوان و گسیل سرمایه گذاران بسیار بزرگ به رامسر و تنکابن جهت اجرای پروژه های کلان اقتصادی و توریستی، تصویب احداث کارخانه کمپوست در غرب مازندران، راه اندازی ایستگاههای رله تلویزیونی و رادیویی، انتصاب مدیران متعدد غرب مازندرانی در سمت های مدیریتی استان، سرکشی های متعدد استاندار از غرب مازندران به همراه مدیران و تخصیص امکانات به آن منطقه، احداث اماکن متعدد رفاهی و درمانی و غیره و تجهیز مدرن اماکنی چون بیمارستانها و کارخانجات و بندرگاهها و فرودگاهها و غیره، تنها و تنها نمونه های معدودی از سلسله خدماتی است که طاهایی به غرب استانی ها اعطاء کرده است!
پس این جریان نشان داده است که نه تنها به ما، بلکه به مردانی از جنس خودشان هم رحم نمی کنند و اگر منافع آنها تامین نشود، اینگونه او را مورد اهانت قرار می دهند و من گفته بودم که صفت عجیب این عده معدود که البته بی مبناء و اساس، اکثریت نمایی می کنند، این است که وقتی به آنها محبت و توجه نمی شود، داد و هوار راه می اندازند که مظلوم واقع شده اند و وقتی به آنها توجه می شود، باز هم داد و هوار راه می اندازند که با این همه موقعیت و نفرات و امکانات چرا نباید به یک استان مستقل تبدیل شوند و این از عجایب روزگار است!
یارگیری از برخی از نمایندگان گیلان، شوراهای اسلامی منطقه، چهره های مطرح کشوری و نیز راه اندازی سایت ها و وبلاگ ها توسط نوجوانان و جوانانی احساساتی که قادر به رویت مصالح عالیه نیستند، کار را به جایی می رساند که رفته رفته می تواند منطقه غرب را مستعد آشوب خیابانی هم بکند، فلذا شایسته است که علاج واقعه را قبل از وقوع نمود و این جریان را برای همیشه کنار نهاد تا مسئولی نتواند ضمن حضور در مناصب مدیریتی نظام در شهر و استان، برای این گروهها نیز کار کرده و یا موضعی بگیرد.
به هر حال اگر چه منتظر واکنشهای موهن این جریان خواهم بود، اما باز هم با صراحت اعلام می کنم که من و امثال من بشدت به غرب استانی ها و تمامی شهرهای غرب استانی ارادت داشته و علاقه مندیم، اما این ارادت دلیلی برای تسلیم شدن و تن دادن به این خیانت واضح و مبرهن نیست.
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه-
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();