روزنامه شرق در سرمقاله امروز خود با عنوان «در ستایش یک قهر» به قلم عماد افروغ نوشت:
این نکته بارها توسط نگارنده یادآوری شده است که به دلیل پارهای ملاحظات شخصی و البته تردید پیرامون موثربودن ورود به «مصادیق»، در گفتوگو با رسانهها و یا در نگارش یادداشتها و مقالات، از این مساله پرهیز کردهام اما برای این رویکرد، استثنایی قایل میشوم و آن، جناب آقای ناطق نوری است. معتقدم ایشان به هر حال بر حسب مرام و مسلکی که دارند، حتی در مسایل فردی و اخلاقی نیز بر سر مواضع خودشان ایستادگی میکنند. ایشان علاوه بر اتخاذ رویه اعتراضی که در چهارسال اخیر و پس از اتهاماتی که در مناظره انتخابات سال 88 توسط یکی از کاندیداها به ایشان نسبت داده شد، در مراسم افتتاح مجلس نهم نیز هنگام آغاز سخنرانی رییس دولت، جایگاه خود را ترک کرد. نگارنده در آن مقطع در گفتوگویی، این اقدام ایشان را تحسین کردم چرا که در صورت در پیش گرفتهشدن چنین موضعی توسط همه بزرگان و مسوولان که مورد اتهام نابجا قرار گرفته یا قربانی بیاخلاقی برخی افراد میشوند، میتوان به بالارفتن هزینه اتهامزنی بیپایه امیدوار بود. اقدام آقای ناطق نوری، نوعی نشر اخلاق بود. در واقع نمیتوان مسایل اخلاقی را فدای مسایل سیاسی کرد و در مقابل فرد یا افرادی که با تهمتزدن علاقهمند رسیدن به قدرت به هر قیمتی هستند، سکوت کرد.
اما فرد دیگری که او هم مورد اتهام قرار گرفته بود، بر سر جای خود نشست و اتفاقا با رییس دولت خوش و بش هم کرد! با توجه به اینکه حضور آقای ناطق نوری در جایگاه با اهمیت سخنرانی در شب قدر حرم امام (ره) پس از چهارسال، نویدبخش سخنان اخلاقی و راهگشای ایشان است، توجه به چند نکته پیرامون روش مواجهه با اتهامات بیاساس در حوزه سیاست و اعتراض به آن خالی از فایده نیست. همه باید یاد بگیرند که «سیاست» در بهترین حالت ابزاری بیش نیست و «سیاست» و «قدرت» فعل مشروط به شمار میرود نه هدف، اما عدهای نتوانستند به خودشان بقبولانند یا متوجه این معنا باشند که هم اخلاق باید پاس داشته شود و هم در برابر بداخلاقیها، اعتراض صورت گیرد. آنان به اسم سیاستورزی، به سادگی در قبال اتهامزنی به یک چهره باسابقه در جریان خود یا حتی رقیب خود، سکوت اختیار کردند و نام آن را «مصلحت» یا «سیاست» گذاردند. این آفت جامعهای است که بیش از حد سیاستزده شده و اخلاق و فرهنگ به تبع این سیاستزدگی، قربانی میشود. «اصل طلایی» اخلاق میگوید «آنچه برای دیگری نمیپسندی برای خود هم نپسند» و این در نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) هم پررنگ شده است. در سالهای اخیر برخی رفتارهای افراطیون سبب شده تا اختلاف سلیقه به اختلاف دین تبدیل شود. درست است که «سیاست ما عین دیانت ماست» اما سیاست، هیچگاه جایگاه دین را نخواهد داشت. اعتقاد ما این است که دین باید در سیاست حضور داشته باشد اما از کجا این صحبت درآمده که به خاطر موضعگیری سیاسی متفاوت طرف مقابل، او را تکفیر کنیم؟ نکته دوم به شیوه طرف اتهامزننده، باز میگردد. آنان هیچگاه به خاطر توهین، افترا و اتهاماتی که در این سالها به چهرههای باسابقه، آن هم در ملأ عام نسبت دادند عذرخواهی نکردند؟ پس قربانی اتهامات هم حق شرعی و قانونی دارد تا از اتهامزنندگان نگذرد و این عین عدالت است. البته که در تعالیم اخلاقی از گذشت بهعنوان امری تحسینشده یاد میشود.
اما آیا اتهامزننده نباید از عمل خود عذرخواهی کند یا حداقل، بر صحت آن اصرار نورزد؟ نکته سوم این است که قدرت، اصالت خود را از جای دیگری میگیرد پس وقتی فاقد اصالت است، تحت هر شرایطی اگر عمل سیاسی با فعل اخلاقی نخواند، نمیتوان نام آن را سیاستورزی گذاشت. این موضوع هم نباید فراموش شود همانطور که نباید همه چیز را سیاسی تفسیر کنیم اسیر سیاستزدگی نشویم. سیاست، جای خود، معاشرتهای اجتماعی و رفاقتها جای خود. نباید فضای قطبی و حیدری و نعمتی، حاکم شود. آقای ناطق شخصیتی اخلاقی است از «بداخلاقی» حتی نسبت به رقبای خود در همه این سالها پرهیز کرده است.
این حق ایشان است که وقتی در تریبون عمومی با اتهامات بیاساس و غیراخلاقی مورد هجمه قرار گرفت، این رفتار و سکوت مدعیان اخلاق و سیاست که سالها در کنار رییس پیشین مجلس شورای اسلامی قرار داشتند را ببخشد یا نبخشد. اگر نبخشند، عین عدل است و اگر ببخشند، فعل ایثارگرانه صورت دادهاند. من هم اگر جای ایشان بودم خود را مستحق میدانستم که در برابر افرادی که همچنان بر صحت اتهامات بیپایه و رفتارهای غیراخلاقی و غیردینی خود اصرار میورزند، قاطعانه بایستم. من به این عمل، آفرین گفته و مشی سیاسی و رفتاری ایشان را مورد ستایش قرار میدهم. آقای ناطق نشان داد که نسبت به مسایل اخلاقی حساسیت دارد.
امروز هم همینگونه است. اگر نظر برخی، «گذشت» ایشان از اتهامزنندگان و البته سکوت افرادی که سالها با ایشان کار سیاسی کردهاند را خواستارند، بهتر است از اتهام زنندگان هم بخواهند تا یک گام به جلو بردارند، متوجه بدی رفتار خود شده و از آن، عذرخواهی کنند تا امکان بخشش فراهم شود.
/350